خوبم. اولینِ تنهایی را کشیده‌ام. گمان می‌کنم این یک فرصت است. نباید حرامش کنم. بهترین استادها را دارم و به قولی بهترین دانشگاه را. بادمجان را. به گمانم گریه‌ کردن نوزاد گون کافی‌ست‌‌. حالا باید یاد بگیرم تو این فضا نفس بکشم. بزرگ شوم و مادر و رحمِ زاینده‌ام را رها کنم. چه کسی می‌داند چه اتفاقی خواهد افتاد؟ خوبم.

آسمانم به چه رنگ است امروز؟

برای سایگل. نامه اول.

باد است که می‌گذرد؟

کنم ,خوبم ,شوم ,رحمِ ,مادر ,بکشم ,و مادر ,شوم و ,بزرگ شوم ,مادر و ,و رحمِ

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

وبلاگ شخصی وحید معصومی مشاوره و راهنمایی در مورد کسب و کارها طراحی سایت ، سئو ،تبلیغات در گوگل چرخک انشا دانلود جزوه هندسه یازدهم ریاضی محسن قره داغی آیه‌ای در آینه قرار گاه جهادی مدافعان سلامت صد دل یک دله کن(روانشناسی، جامعه شناسی، اخلاق و عرفان)